ادبیات آرمانشهری، از گونه های کهن و پرسابقه در ادبیات جهان است که در ادب فارسی نیز نمودهای متفاوتی دارد . یکی از کهن ترین متون فارسی که در این طبقه بندی جای می گیرد، ترجمة تفسیر طبری است که داستان شهری را روایت می کند که قوم هدایت شده ای از بنی اسرائیل در آن زندگی می کنند و پیامبر ( ص ) – در بازگشت از معراج و به هدایت جبرئیل - به آن گام می گذارد و طبری، در گفتگوی پیامبر با مردم آن، به توصیف آن شهر نیز می پردازد . بقیة تفاسیر، این حکایت طبری را اخذ کرده، آن را به تفسیر سورة کهف و ذیل داستان ذوالقرنین منتقل کرده اند . اما نقطة عطف استنتاج طبری دراین است که با نقل این حکایت درتفسیر آیة 159 از سورة اعراف - که دربارة قومی صالح از امت موسی است - این امکان را به روایت خود داده است که هدایت نهایی ایشان را با ایمان به حقانیت پیامبر اعظم ( ص ) تکامل بخشد .