ابن خلدون، کیمیا را چنین تعریف می کند : » کیمیا فن یا دانشی است که می کوشد ماده ای بیافریند، دارای نیرو ، عمل و صورتی ترکیبی، بدان گونه که در جسم، تأثیر طبیعی بخشد و آن را تغییر دهد و به صورت خود در آورد ) . « مقدمه ابن خلدون، ج 2 ، ص (1115 اگرچه تاکنون تعاریف زیادی از کیمیا صورت گرفته، به طور کلی آنچه گفته شده است از ابهام و رمز و راز به دور نیست . در این مقاله سعی شده موضوع کیمیا و آراء موجود درباره آن از نگاه مفسرین و از جهات علمی و فلسفی مورد توجه قرار گیرد و سخن موافقان و مخالفان آن مطرح شود، همچنین رد پای کیمیاگری در تمدن های باستانی و قرون وسطی دنبال شده است، اینکه کیمیاگری بر چه اصول و پایه ای بنا شده و با چه علومی مرتبط می باشد . گفتنی است هدف نگارنده نگاهی تازه به این موضوع بوده است، صرف نظر از مبتنی بودن یا نبودن کیمیا بر قانون مندی علوم . هدف، ارائه نظری قطعی و تغییرناپذیر درباره کیمیاگری نیست بلکه سعی شده، تأثیری که کیمیا بر دانشهای دیگر بر جای گذاشته و نیز چگونگی جدا شدن علم شیمی از آن و تلاش دانشمندانی که دراین راه قدم برداشته اند مورد بررسی قرار گیرد .