هنر در هر شکل و حالت در عین حالی که بیانگر دنیای درونی هنرمند است بازتاب اوضاع اجتماعی ـ سیاسی و اخلاقی عصر وی نیز می باشد، از سویی دیگر یکی از ملاکهای زیبایی و کمال در آثار هنری بیان غیرمستقیم و ابهام آمیز آن است . از جمله مهمترین ابزارهای هنرمندان بخصوص در هنر کلامی =( ادبیات ) در ارائه «طنز» غیر مستقیم کلام و بیان مضامین مرتبط با جهان اطراف آنان می باشد . استفاده از طنز در میان شاعران و نویسندگان ادب فارسی در ادوار مختلف دارای شدت و ضعف بوده، چنانکه در دوره آغازین شعر و ادب فارسی نمونه های قابل ملاحظه ای از آن مشاهده نمی شود، از قرن ششم به بعد اندک اندک کاربرد طنز در بیان مضامین اخلاقی، اجتماعی و سیاسی در شعر شاعرانی چون : سنایی، مولوی، سعدی، عبید زاکانی و حافظ که نسبت به اینگونه مسائل در عصر خود حساسیت بیشتری نشان می دادند رو به افزونی گذاشت، این دسته از سخنوران از طنز به عنوان ابزاری کارآمد و کوبنده در جهت بیان بی رسمی های اخلاقی، اجتماعی و سیاسی در کلام خود بیشترین بهره را برده اند، در این بین نقش » سعدی « و » حافظ « که در یکی از پرآشوب ترین دوران سیاسی و اجتماعی تاریخ ایران می زیسته اند بسیار برجسته است .