کالبدشکافی بحران گرجستان ( بر اساس مدل مایکل برچر )

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

ندارد

چکیده

در بیشتر مواقع تمرکز خبری و تحلیلی پیرامون بحران ها، زمانی صورت می گیرد که
به جنگ منجر شده باشند . گاهی بررسی ابعاد و تبعات جنگ و اقدامات طرفین درگیر،
مطالعه اصل بحران تلقی می شود در حالی که موضوعات اصلی بحران ها عمدتا شامل ریشه ها
و نحوه درک و مدیریت آن ها قبل، بعد و حین جنگ می باشد . ریشه اغلب بحران ها به
موضوعات مشخصی چون اختلاف بر سر مسائل ارضی و قومی، تفاوت منافع، اهداف،
تاثیرات شرایط محیطی و نوع رفتار بازیگران در قبال هم برمی گردد .
مدیریت بحران نیز از آن جهت واجد اهمیت است که بحران ها ماهیت تصاعدی و
تداوم یابنده داشته و چنانچه نتوان با ریشه یابی درست، آن ها را تدبیر کرد، حادتر خواهند
شد . هیچ بحرانی به خودی خود و یا به کارگیری زور حل نمی شود . از زمان استقلال جمهوری
گرجستان تاکنون بحران ناشی از اختلافات ارضی این کشور و دو منطقه آبخازیا و اوستیا
چندین بار از کنترل خارج و منجر به جنگ شده است . آنچه در اوت 2008 اتفاق افتاد به دلیل
حاد شدن بحران از یک سو و مرتبط شدن آن با برخی اختلافات حساس فرامنطقه ای، تبدیل
به یک بحران منطقه ای با ابعاد بین المللی گردید . مقاله حاضر تلاش خواهد کرد تا با استفاده
از مدل مایکل برچر به صورت روشمندانه به مطالعه بحران اخیر گرجستان بپردازد

کلیدواژه‌ها