براستی این چه رازی است که در آ ثار خیام، بابا طاهر، فردوسی، حافظ، شکسپیر، دیکنز، شاو، ولتر، مالارمه، لامارتین و هزاران هزار پرچمدار دنیای ادبیات در جهان نهفته است که این چنین مایه ابدیت آنها و جاودانگی پدیدآورندة آنها گشته است؟ این چه نیروی قدرتمندی است که پیونددهنده قرون بوده و باعث می شود که یک اثر منقوش در سدة هفتم با همان تازگی و طراوت مورد استقبال خوانندگان سدة بیستم نیز قرار بگیرد . نیرویی که همواره غزلیات حافظ، حماسه های فردوسی، تراژدی های شکسپیر و فلسفه روسو را در طی قرون زنده نگهداشته است . چه رازی در ادبیات نهفته است که باعث می شود دست به دست ونسل به نسل با همان شکوه و عظمت موجود در لحظه خلقتش منتقل شود . هنر از لحظه ای آغاز می شود که برای خود هدفی جز جستجوی صورت معنا نمی یابد . چنین است که یک اثر ادبی مملو از مفاهیم و نشانه ها می باشد و لذا بینهایت مستعد تجزیه و تحلیل از دیدگاه علم نشانه شناسی است . تحلیلی که هرگز از دامنه ادبیات خارج نیست . در تقاطع جریانهای اصلی فکری قرن بیستم ( زبانشناسی، جامعه شناسی، روانکاوی، نشانه شناسی ) آثار و نبوغ فکری رولان بارت همواره پیشتاز است . این مقاله کوششی است برای گشودن دریچه ای به دنیای پر رمز و رازی که » ادبیات « نامیده می شود . کوششی با تکیه برعلم نشانه شناسی و برگرفته از عقاید رولان بارت : منتقد، نویسنده، محقق، ادیب، و در یک کلام فیلسوف متفکر ادبیات قرن 20 فرانسه که به حق انقلابی فکری در باب ادبیات ایجاد نمود .